عزیزانی که فردا میخوان بیان کامنت بذارن که "نخیر، اسلام واقعی این نیست"، اونایی که میان میگن "ما هم از فلان حرکت حمایت نمیکنیم، تو کامنت خصوصی فلان وبلاگ گفته بودیم"، بزرگوارانی که تو خلوت افشا میکنن که "مسلمونای واقعی از همه بیشتر بهشون سخت میگذره چون مسلمونی کردن ما رو هم انگولک میکنن"، هموطنانی که معتقدن "من هم اعتراض دارم ولی راهش اغتشاش نیست" و گرامیانی که به هر روی صدایی دارن ولی بلندش نمیکنن.
امروز یک جوان ۲۳ ساله رو به جرم بستن خیابون دار زدن. برای درگیری با یک مامور مسلح حکم جنگ با خدا بهش دادن و جونش رو گرفتن.
نیاید کامنت ناشناس بذارید که بگید منم میدونم محاربه حکم گندهایه و مگه خدا بازیچهس که هر تکونی جنگ با خدا باشه. نیاید بگید منم در خلوت خودم، منم پای سجاده نماز شبم، منم درگوش همسرم، منم تو جمع همکارا...
بسه دیگه.
در گوش من گفتی انگار نگفتی.
تو کامنت خصوصی نوشتی انگار ننوشتی.
تو وبلاگت پست رمزدار زدی انگار نزدی.
سر سجاده به خدای خودت زمزمه کردی انگار نکردی.
به پشتوانه همین سکوت شما صدای تق و تق چارپایه اعدامه که روی زمین میفته. شما که بلدی بدون اغتشاش اعتراض کنی، شما که دغدغهت اسلام واقعیه، شما که مسلمونیت سخت شده، الان نوبتته. اگر تکون نخوردی، اگر صدا نکردی، اگر اعتراضت درنیومد، یواشکیهات رو تا ابد بذار تو جیبت و بار سنگینش رو خودت به دوش بکش که سکوت ننگه امروز.