نقطه‌چین اخلاقی

دیدید توی یک سری از فیلم‌های آبکی، آدم‌بده‌ها و مافیایی‌ها کد اخلاقی خودشون رو دارن؟ "به خانواده مواد نمی‌فروشیم"، یا "به زن و بچه طرف دست‌درازی نمی‌کنیم". از این جانی‌هایی که یک دلار از پولشون کم می‌شه تمام واحد حسابداری رو قتل‌عام می‌کنن، ولی حواسشون هست هیچ‌کدوم رو جلوی بچه‌هاش نکشن. از این قاتل‌هایی که بیست تا پلیس رو می‌کشن ولی از پس‌کوچه می‌ندازن که عابرای بی‌گناه تیر نخورن.


خواستم بگم اون خلافکار آبکی شرف داره به کسی که خط‌کش اخلاقی نداره، ملاکش برای این‌که کارم درسته یا غلطه اینه که الان از این کارم فلانی خوشحال شد یا بیساری. فلان دسته رو سوزوندم یا بهمان دسته. آدمی که خط قرمزاش طی روز تکون‌تکون می‌خورن، دروغ می‌گه، تهمت می‌زنه، فحش می‌ده، دزدی می‌کنه، آدم می‌کشه، تجاوزشم می‌کنه؛ تهشم سرشو آسوده می‌ذاره رو بالشش که آخیش، یه غیرمسلمون بهم گفت چه آدم کثیفی هستی، قراره برم بهشت پنج‌تا حوری عقد کنم.

۱۶ لایک
۰۱ آذر ۲۰:۰۱ مهدیار پردیس
نه‌تنها ملاکشون اینه، بلکه هدف هم همینه :)
البته از این فیلمایی که الان درمیاد مثل اینکه اون خلافکار قدیمی‌ها یه چی دیگه بودن😅 الان معترض‌هایی رو داریم که به لباس زیر زن هم رحم نمی‌کنن چه برسه به اینکه دستشون به خود زن برسه

پیرهن عثمون ۱۰۰/۱۰۰ :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
پلاکت پیشرفته: https://t.me/commaButBetter
دستچین از بلاگستان
آرشیو دست‌چین
نور خدا
سیاه و سفید
مغازه‌ی خودکشی
عشق، زخمِ عمیقی که هرگز خوب نمی‌شه...
رقص ناامیدی
آب جاری
If Social Media Hosted a Party
کادر درمان
دوستت دارم پس به تو آسیب میزنم
تماشاگر
باز و بسته کردنِ یک در
پینوکیو
People help the people
رنج «سکوت» : اقلیت بودن
تگ ها
بایگانی
پیشنهاد وبلاگ
رویاهای کنسرو شده
روزهای زندگی یک مسافر
نیکولا
پرسپکتیو
حبه انگور
اعترافات یک درخت
میلیونر زاغه نشین
از چشم ها بخوانیم
درامافون
جیغ صورتی
خودکار بیک
خیالِ واژه
در گلوی من ابرِ کوچکی‌ست
هذیانات
کافه کافکا
برای هیولای زیر تختم
پنجره می چکد
در من نهفته گویا، یک دایناسور خوب!
زلال؛ مثل چشمه، مثل اشک
آشتی با دیونیسوس
دامنِ گلدارِ اسپی
همیشه تنها
کوچ
بوسیدن پای اژدها
هویج بنفش
حمیدوو برگ بیدوو
اوایل کوچک بود
آراز غلامی
Meet me in Montauk
یادداشت های یک دختر ترشیده
Mahsa's moving castle
تویی پایان ویرانی
قالب: عرفان و جولیک بیان :|