من آلودگی هوا روم تاثیری نداره هیچوقت, ولی تایید می کنم میداد دید افقیم به شدت محدود بوده:دی
آخه نلرزید اصلا, فقط یه تکون شدید خورد. من کاملا منتظر بودم پسرداییم افتاده باشه, یا کمد افتاده باشه روش:))
ای مرگ:| چه زمان بندی ای:|
چه بازیای هیحان انگیزی می کنین ملت, ما نهایت خلاقیت گیمریمون neverhood بود!
به تعداد طبقات خونه و مکانش هم بستگی داره. پگول ما طبقه ششم ساختمونی در انتهای غربی تهران, اونقدر لرزش رو حس کردن که مامانش از صندلی پرت شده پایین!
200 سال دیگه اگه آثار تاریخی دیگه از بین رفته باشه قطعا سرور های سست و نامطمئن بیان هم پوکیده ن:))
دوست ما هم خوابیده بود عین کودک! صبحش خبردار شده بود:| کلا در احساس کردن زلزله هم فاصله طبقاتی داریم:دی
اینجایی که تخت منه بالاسرم مهتابیه, بالای تخت کمده که البته چون تخت تاج داره بعیده از اینور بیفته روم, در راستای افق تخت هم یه کتابخونه س که طبقه بالاش دقیقا میفته رو من:)) یا باید کل دکور رو عوض کنم, یا برم تو هال پیش داداشم بخوابم, یا دیگه بسپارم به بخت و اقبال:دی
اوشون از کجا فهمیده بود ممکنه زلزله بیاد؟:|
بعد همسایه پایینی میزبانتون رو هم چک کردین که زنده س یا به کشتن دادینش؟:))
من کلاد ندارم, باید بسازم یه جا اکانت به زودی...
آره واقعا با خمیر درست شده گویا. استاپ موشن طور:دی ته بازیش یه قسمت داشت با سازندگان صحبت می کردن و نشون می دادن روند ساخت رو...بامزه بود:دی
خب خوبه پس, با اون توصیفی که کردی من حتی شک کردم زلزله کار خودتون باشه:))
بعله که یادمه, پونزده شونزده سال طول کشید تمومش کنیم:)))
راجع به فرزندم. راجع به!
ما یه دوستی داریم به نام پگول که منتهای غرب تهران می زیه. تا زلزله کرمانشاه رو هم به ما خبر میده. یعنی میاد جیغ میزنه زلزله، دو ثانیه بعدش ما می لرزیم :)) یعنی اگه لوسترامون نلرزه هم بهش اعتماد می کنیم:دی
میتونم همه کاربران رو بلاک کنم، لکن نمیخوام هیچکسو بلاک کنم. چون دستم به بلاک آزاد شه دیگه یهو همه تونو بلاک می کنم. هشتگ، خویشتندار :))
آره، ولی باید طرف تو بیان اکانت داشته باشه.مثلا تو رو نمیتونم، نفر قبلیتو میتونم:دی