فقط وقتی خودتون یه نیمچه افسردگی، یه بغض فروخورده، یه زخم قدیمی هنوز دردناک یا یه از دست داده ی هرگز برنگردیدنی(!) حسرت انگیز داشته باشین میفهمین این صداسیمایی که واسه شما حوصله سر بره، واسه ما سوهان روحه. ناخن رو تخته سیاس. یه مشت پیاز بی فکر جمع شده ن دور هم تشکیل اجتماع داده ن.
یعنی به خدا اگه اینا یک اپسیلون فکر کنن قبل تولید برنامه هاشون.
یعنی مرگ بر صداسیما.
یعنی تو روح هرچی آدم افسرده ی آدمو افسرده کنه.
یعنی ...همین.
+ماهواره هم نداریم بزنیم یه جا دیگه:|
+صداسیما سفارت نداره؟دیوار چی؟
+حسن کو کلیدت؟
+جا داره رهبری امسالو سال سلامت جسم و روان نامگذاری کنه.
+یا حتی قبل از انتصاب هرکی به هر جا یه تست سلامت جسم و روان ازش بگیره.
+البته اگه رهبری هم صداسیما رو دنبال کنه.
+وزیر بهداشت هم دنبال نمیکنه؟
+اصن کی در قبال سلامت روان ما پاسخگوعه؟
++سال 95 اتونم....مبارک. مادرجان بهارهاتون پابرجا. تلویزیون هاتون سوخته. کارخونه های دستمال کاغذی تون ورشکسته. داروهاتون عنکبوت زده. کتابخونه هاتون پر کتاب. لاک رنگیاتون بیشتر و لاک پاک کن هاتون با کیفیت تر. لیوان هاتون پر آب نارنگی و کشو هاتون پر شکلات ترقه ای. دوست هاتون زیاد. دشمناتون جز جگر زده. قلباتون نشکسته. پلیرتون پر آهنگای جدید. کوله هاتون استاندارد و دارای بند کمر. کمر شلواراتون اندازه. خورشتاتون جا افتاده. برنجاتون قد کشیده. ته دیگاتون برشته. همه چیزای خوب دیگه ی امسال براتون رخ داده و چیزای بد دیگه ی چش سفیدش از پنجره به بیرون پرتاب شده.
انقدم زرت زرت عروسی نکنید لدفن. با تچکر.